کتابخانه دیجیتالی نسخ خطی کهن علوم غریبه
سبد خرید
1

اسماء الحسنی – لیست (3)

1001 نام و اسماء الحسنی الهی - لیست 3

1001 نام اسماء الحسنی، نام های خداوند همراه با معانی فارسی آن و عدد ابجد و توضیحات و خواص و فواید آن

(لیست شماره سه)

 

اسماء الله معنی ابجد خواص
۸۰۱. خَلَقَ الْاَشْیٰاءَ مِنَ الْعَدَمِ آنکه آفرید هر چیز را از عدم، آنکه آفرید چیزها را از نیستی ۱۳۹۸ شروع کارهای نو
۸۰۲. فٰاعِلُ کننده و انجام دهنده ۱۸۱ قوی شدن اراده
۸۰۳. جٰاعِلُ نهنده، قرار دهنده ۱۰۴ نقشه ریزی
۸۰۴. قٰابِلُ پذیرنده، روی آورده ۱۳۳ پذیرش، آماده کردن کارها، زمینه سازی
۸۰۵. کٰامِلُ کامل، بی‌عیب و نقصان، تمام و بی‌نقصان ۹۱ درست انجام شدن کارهای مادّی، برطرف شدن لغزش‌های عقل
۸۰۶. فٰاصِلُ جدا کننده و برّنده، از هم جدا کننده ۲۰۱ فاصله گرفتن افراد ناباب، تمییز خوب و بد
۸۰۷. وٰاصِلُ به هم پیوند، رسیده، پیوند دهنده ۱۲۷ وصول به محبوب، پیوند به مقاصد عظیم
۸-۸. عٰادِلُ دادگر ۱۰۵ تعدیل در کارها
۸۰۹. غٰالِبُ پیروز، چیره شونده و پیشی گرفته ۱۰۳۳ پیروزی و تفوق
۸۱۰. طٰالِبُ خواستار، جوینده و خواهان ۴۲ تعلیم و تعلّم دانش خواه برای کسی که اول سلوک وی است
۸۱۱. وٰاهِبُ بخشنده و عطا کننده ۱۴ ثروت و روزی، جلب منفعت
۸۱۲. مَنْ اَنْعَمَ بِطَوْلِهٖ آنکه نعمت بخشد به فضل خود، آنکه نعمت دهد به فراوانی ۳۰۳ در حیطه فضل قرار گرفتن
۸۱۳. مَنْ اَکْرَمَ بِجُودِهٖ آنکه کرم کند به جود خود، آنکه احسان کند به بخشش ۳۷۱ متّصف به اسماء جمالی، برای توسعه در امر معیشت
۸۱۴. مَنْ جٰادَ بِلُطْفِهٖ آنکه جود کند به لطف خود، آنکه بخشش کند با نیکویی‌اش ۲۲۴ جذب عنایات خاص
۸۱۵. مَنْ تَعَزَّرَ بِقُدْرَتِهٖ آنکه عزیز باشد به نیروی خود، آنکه سرافراز کند با توانایی‌اش ۱۲۸۵ از دست ندادن شرافت
۸۱۶. مَنْ قَدَّرَ بِحِکْمَتِهٖ آنکه اندازه گیرد به حکمت خود، آنکه اندازه دهد با حکمتش ۸۶۹ تبیین و تقدیر معقولانه
۸۱۷. مَنْ حَکَمَ بِتَدْبیٖرِهٖ آنکه حکم کند به تدبیر خود، آنکه داوری و حکومت کند با عاقبت اندیشی ۷۸۱ مدیریت ممدوح و با کفایت
۸۱۸. مَنْ دَبَّرَ بِعِلْمِهٖ آنکه تدبیر کند به دانش خود، آنکه عاقبت اندیشی کند با دانش اش ۴۴۳ حصول نتایج علمی
۸۱۹. مَنْ تَجٰاوَزَ بِحِلْمِهٖ آنکه درگذرد به بردباری خود ۵۹۲ علم ورزیدن
۸۲۰. مَنْ دَنیٰ فیٖ عُلُوِّهٖ آنکه نزدیک است در برتری، آنکه نزدیک است در عین بلند مرتبگی‌اش ۳۵۵ ترقّی زود هنگام، رشد سریع
۸۲۱. مَنْ عَلاٰ فیٖ دُنُوِّهٖ آنکه برتر است در عین نزدیکی، آنکه بلند مرتبه است در عین نزدیکی‌اش ۳۴۶ ترقّی در قرب معنوی
۸۲۲. مَنْ یَخْلُقُ مٰا یَشٰاءُ آنکه بیافریند هرچه خواهد، آنکه می‌آفریند آنچه را بخواهد ۱۱۸۲ شروع در درست
۸۲۳. مَنْ یَفْعَلُ مٰا یَشٰاءُ آنکه بکند هرچه بخواهد، آنکه انجام دهد آنچه را بخواهد ۶۳۲ صحیح انجام دادن امور
۸۲۴. مَنْ یَهْدیٖ مَنْ یَشٰاءُ آنکه رهبری کند هر که را خواهد، آنکه هدایت کند آنچه را بخواهد ۵۲۰ هدایت مطلقه
۸۲۵. مَنْ یُضِلُّ مَنْ یَشٰاءُ آنکه گمراه گذارد هر که را خواهد، آنکه گمراه کند هر که را بخواهد ۱۳۳۱ دفع شیطان صفتان
۸۲۶. مَنْ یُعَذِّبُ مَنْ یَشٰاءُ آنکه کیفر دهد هر که را خواهد، آنکه شکنجه کند هر که را خواهد ۱۲۷۳ کیفر دشمن
۸۲۷. مَنْ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشٰاءُ آنکه بیامرزد هر که را خواهد ۱۸۱۱ آمرزش گناهان
۸۲۸. مَنْ یُعِزُّ مَنْ یَشٰاءُ آنکه عزیز کند هر که را خواهد ۱۲۳۱ عزّت و رفعت
۸۲۹. مَنْ یُذِلُّ مَنْ یَشٰاءُ آنکه ذلیل کند هر که را خواهد، آنکه خوار کند هر که را خواهد ۱۲۳۱ سرکوب کردن خصم
۸۳۰. مَنْ یُصَوِّرُ فِی الْاَرْحٰامِ مٰا یَشٰاءُ آنکه صورت کشد در رحم‌ها هر چه را خواهد، آنکه نقش بندد در رحم‌ها آنچه را خواهد ۱۱۱۹ طلب اولاد شایسته و زیبا
۸۳۱. مَنْ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهٖ مَنْ یَشٰاءُ آنکه مخصوص به رحمت خود کند هر که را خواهد، آنکه اختصاص دهد رحمت خود را به هر که خواهد، آنکه ویژه کند با رحمتش هر که را بخواهد ۲۲۴۶ قابلیّت
۸۳۲. مَنْ لَمْ یَتَّخِذْ صٰاحِبَةً وَ لاٰ وَلَداً آنکه همسر نگیرد و فرزند نپذیرد، آنکه نگرفته همدمی و نه فرزندی ۲۰۵۴ دفع همنشین گمراه
۸۳۳. مَنْ جَعَلَ لِکُلِّ شَیءٍ قَدْراً آنکه مقرّر ساخته برای هر چیز اندازه،‌ آنکه قرار داده بر هر چیزی اندازه‌ای ؛ محاسبه، علم ریاضی ۸۸۸ تعدیل اندیشه و تدبیر در امور
۸۳۴. مَنْ لاٰ یُشْرِکُ فیٖ حُکْمِهِ اَحَداً آنکه شریک نکرده در حکم خود احدی را، آنکه انبازی نگرفته در حکومتش کسی را ۸۲۸ صواب در نظر و قضاوت
۸۳۵. مَنْ جَعَلَ الْمَلاٰئِکَةَ رُسُلاً آنکه فرشتگان را رسول کرده، آنکه قرار داد فرشتگان را پیام آوران ۶۱۲ ارتباط با ملائکه
۸۳۶. مَنْ جَعَلَ فِی السَّمٰاءِ بُروجاً آنکه نهاده است در آسمان برج‌ها، آنکه قرار داد در آسمان دیده بانی‌هایی ۶۲۷ توحید افعالی
۸۳۷. مَنْ جَعَلَ الْاَرْضَ قَرٰاراً آنکه گردانیده زمین را پایگاه، آنکه قرار داد زمین را جای آسایش ۱۷۲۷ آرامش دل، طلب زمین پاک
۸۳۸. مَنْ خَلَقَ مِنَ الْمٰاءِ بَشَراً آنکه آفریده از آب بشر ۱۴۸۵ تشکیل نطفه صالح، توحید افعالی
۸۳۹. مَنْ جَعَلَ لِکُلِّ شَیءٍ اَمَداً آنکه قرار داده برای هر چیزی مدتی ۶۲۹ پایان رساندن زمان‌ها به عافیت
۸۴۰. مَنْ اَحٰاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْماً آنکه فرا گرفته هر چیز را علمش ۶۱۲ علم و دانایی
۸۴۱. مَنْ اَحْصیٰ کُلَّ شَیءٍ عَدَداً آنکه شمرده عدد هر چیز را ۶۳۸ حسابرسی صحیح، تدبیر امور و چاره سازی صحیح
۸۴۲. اَوَّلُ نخست، آغاز ۳۷ یمن و برکت برای شروع کارها، جهت باز آمدن غایب، طلب فرزند
۸۴۳. آخِرُ پس از پایان همه خلق است ۸۰۱ حسن عاقبت، دوام کارها به سعادت، صفای باطن، خوش دلی
۸۴۴. ظٰاهِرُ نمایان و آشکار، پیدا ۱۱۰۶ عدم کوری ، ظهور گمشده، پیدا شدن مخفیّات
۸۴۵. بٰاطِنُ اندرون هر چیز، پنهان ۶۲ اطّلاع بر اسرار مکنونه، ایمنی از ضلالت، حفظ امانت، نورانیّت دل
۸۴۶. بَرُّ نیکوکار، نیکی ۲۰۲ سالم بودن فرزند از آفت، کرامت، رسیدن به مطلوب
۸۴۷. حَقُّ درست، راستی، راست و درست و سزاوار ۱۰۸ احقاق حق، خلاصی از طلبکار، پیدا شدن گم
۸۴۸. فَرْدُ تنها، یکتا، تک ۲۸۴ خلاصی از کثرت، انقطاع الی الله
۸۴۹. وِتْرُ یگانه، یکتا و تنها و طاق ۶۰۶ تجرّد، انقطاع از خلق
۸۵۰. صَمَدُ بی‌نیاز، سرور بی‌نیاز ۱۳۴ غنا، استغناء، رجوع خلق به ذکر، یقین به صدق
۸۵۱. سَرْمَدُ همیشه و پیوسته، همیشه جاوید، ابد ۳۰۴ ابقای روح در مقام رحمانی
۸۵۲. خَیْرَ مَعْرُوفٍ عُرِفَ بهترین شناخته شده‌ها، بهترین شناخته شده به خوبی که شناخته شده ۱۵۵۶ ازدیاد معرفت به معبود
۸۵۳. اَفْضَلَ مَعْبُودٍ عُبِدَ برتر پرستیده شده‌ها، برترین عبادت شده که عبادت شده ۱۱۰۹ عبودیّت
۸۵۴. اَجَلَّ مَشْکُورٍ شُکِرَ والاتر شکرگزاری شدگان، والاترین سپاس شونده‌ای که سپاس شده ۱۱۲۰ تقویت حمد و شکر گزاری، ازدیاد نعمت
۸۵۵. اَعَزَّ مَذْکُورٍ ذُکِرَ عزیزترین یاد شده‌ها، گرامی‌ترین یاد شده‌ای که یاد شده ۱۹۶۴ شهرت با عزّت
۸۵۶. اَعْلیٰ مَحْمُودٍ حُمِدَ بلندترین ستوده‌ها، بالاترین ستوده‌ای که ستوده شده ۲۶۱ تجلیه صفات، مقام آور
۸۵۷. اَقْدَمَ مَوْجُودٍ طُلِبَ قدیمی‌ترین موجودی که مطلوب است، قدیمی‌ترین موجودی که خواسته شده ۲۴۵ برای طلب و رسیدن به مقصود
۸۵۸. اَرْفَعَ مَوْصُوفٍ وُصِفَ برتر و ستایش شده، والاترین وصف شده‌ای که وصف شده ۷۴۹ توحید صفاتی، آرایش واقعی فضایل
۸۵۹. اَکْبَرَ مَقْصُودٍ قُصِدَ بزرگ‌تر مقصود قصد شده، بزرگ‌ترین مقصودی که قصد شده ۶۵۷ برآوردن حاجات مهم
۸۶۰. اَکْرَمَ مَسْئُولٍ سُئِلَ کریم‌تر درخواست شده، گرامی‌ترین سؤال شده‌ای که سؤال شده ۴۸۹ درستی درخواست سائل
۸۶۱. اَشْرَفَ مَحْبُوبٍ عُلِمَ شریف‌تر محبوبی که دانسته شده، شریف‌ترین محبوبی که شناخته شده ۷۷۹ رسیدن عالمانه به معشوق و معبود
۸۶۲. حَبیٖبَ الْبٰاکیٖنَ دوست گریه کنندگان ۱۳۶ ازدیاد بکاء (گریه و اشک)
۸۶۳. سَیِّدَ الْمُتَوَکِّلیٖنَ آقای متوکلان، آقای توکل کنندگان ۶۶۱ اعتماد و تکیه بر حق
۸۶۴. هٰادِیَ الْمُضِلّیٖنَ رهنمای گمراهان ۹۸۱ هدایت افراد گمراه، در راه راست قرار گرفتن
۸۶۵. وَلِیَّ الْمُؤمِنیٖنَ سرپرست مؤمنان ۲۷۳ ولایت مطلقه
۸۶۶. اَنیٖسَ الذٰاکِریٖنَ انیس ذاکران، همدم یاد کنندگان ۱۱۳۳ کثرت انس به ذکر
۸۶۷. مَفْزَعَ الْمَلْهُوفیٖنَ پناه دلسوختگان ۴۴۹ قوّت قلب مادران فرزند مرده و افراد برادر مرده
۸۶۸. مُنْجِیَ الصّٰادِقیٖنَ نجات بخش راستگویان، نجات دهندهٔ راستگویان ۳۸۹ نجات با صداقت
۸۶۹. اَقْدَرَ الْقٰادِریٖنَ تواناتر توانایان، تواناترین قدرتمندان ۷۰۱ امداد از قدرت حق در کارها
۸۷۰. اَعْلَمَ الْعٰالِمیٖنَ داناتر دانایان، داناترین دانایان ۳۷۳ ازدیاد دانش
۸۷۱. اِلٰهَ الْخَلْقِ اَجْمَعیٖنَ معبود خلق همه، معبود آفریدگان ۹۷۱ توحید عام
۸۷۲. مَنْ عَلاٰ فَقَهَرَ آنکه بالاست و تسلط دارد، آنکه سربلند شد پس غالب گشت ۵۷۶ علوّ بدون سقوط
۸۷۳. مَنْ مَلَکَ فَقَدَرَ آنکه مالک است و توانایی دارد، آنکه مالک شد پس توانا گشت ۵۶۴ تملیک و تسلّط بر مال و اهل خود
۸۷۴. مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ آنکه نهان است و آگاهی دارد، آنکه نهان شد پس آگاه گشت ۱۰۳۳ علم پنهانی و غیب، آگاهی بر ضمائر
۸۷۵. مَنْ عُبِدَ فَشَکَرَ آنکه پرستیده شود و تقدیر کند، آنکه پرستیده شد پس سپاسگزار گشت ۷۷۶ عبودیّت خاصّه
۸۷۶. مَنْ عُصِیَ فَغَفَرَ آنکه نافرمانی شود و بیامرزد، آنکه نافرمانی شد پس آمرزید ۱۶۲۰ بخشش، درخواست غفران، اعمال قبول
۸۷۷. مَنْ لاٰ تَحْویٖهَ الْفِکَرُ آنکه جا نگیرد در اندیشه‌ها، آنکه در بر نگیرد او را اندیشه ۸۸۱ توحید افعالی
۸۷۸. مَنْ لاٰ یُدْرِکُهُ بَصَرٌ آنکه نیابد او را دیده‌ها، آنکه درک نکند او را دیده‌ای ۶۵۲ توحید صفات
۸۷۹. مَنْ لاٰ یَخْفیٰ عَلَیْهِ اَثَرٌ آنکه پوشیده نماند بر او اثر، آنکه پوشیده نماند بر او نشانه‌ای ۱۶۳۷ دفع شرک خفی
۸۸۰. رٰازِقَ الْبَشَرِ روزی دهندهٔ بشر ۸۴۱ رزق عامّه
۸۸۱. مُقَدِّرَ کُلِّ قَدَرٍ اندازه گیرندهٔ هر اندازه، اندازه دهنده هر اندازه ۶۹۰ محاسبه در عمران، بنیان کارهای بزرگ
۸۸۲. حٰافِظُ نگاهدارنده ۹۸۹ حفظ خود و اهل از خطرها
۸۸۳. بٰارِیءُ آفریننده ۲۱۳ خلاصی از تنهایی، طلب فرزند، منقاد شدن خلق، طلب مربّی
۸۸۴. ذٰارِیءُ پدید آرنده، آفریدگار و افزون کننده ۹۱۱ ردّ غایب
۸۸۵. بٰاذِخُ بلند مقام؛ ۱۳۰۳ ترفیع مقام دنیوی
۸۸۶. فٰارِجُ گشایش بخش، باز کنندهٔ روزی ۲۸۴ گشایش در رزق، گشودن بخت و اقبال
۸۸۷. فٰاتِحُ گشاینده ۴۸۹ مفتوح شدن کارهای مقلق، رفع حجب قلبی، باز شدن رزق مادّی
۸۸۸. کٰاشِفُ گشاینده، آشکار و هویدا کننده ۴۰۱ کشف سیرت، هویدا شدن اموری که پنهان می‌کنند
۸۸۹. ضٰامِنُ عهده دار و ملتزم ۸۹۱ تضمین کارها به صواب
۸۹۰. اٰمِرُ فرمانده،‌ دستور دهنده ۲۴۱ تقویت نفس رحمانی
۸۹۱. نٰاهیٖ قدغن کننده، نهی کننده ۶۶ تضعیف نفس شیطانی، بی رغبتی به محرّمات، دفع ضرر
۸۹۲. مَنْ لاٰ یَعْلَمُ الْغَیْبَ اِلّٰا هُوَ آنکه جز او غیب نداند، آنکه نمی‌داند نهان را جز او ۱۳۵۷ علم به امور غیبی
۸۹۳. مَنْ لاٰ یَصْرِفُ السُّوءَ اِلّٰا هُوَ آنکه برنگرداند پیشامد بد را جز او، آنکه بر نمی‌گرداند بدی را جز او ۶۴۱ دفع سوء همسایه و قرین، دفع سوء ظن
۸۹۴. مَنْ لاٰ یَخْلُقُ الْخَلْقَ اِلّٰا هُوَ آنکه نیافریند آفریده را جز او ۱۶۶۵ ایجاد و اختراع، ابداع
۸۹۵. مَنْ لاٰ یَغْفِرُ الذَّنْبَ اِلّٰا هُوَ آنکه نیامرزد گناه را جز او ۲۲۳۷ آمرزش خواهی و طلب عفو
۸۹۶. مَنْ لاٰ یُتِمَّ النِّعْمَةَ اِلّٰا هُوَ آنکه تمام نکند نعمت را جز او ۸۱۰ عدم زوال نعمت
۸۹۷. مَنْ لاٰ یُقَلِّبُ الْقُلُوبَ اِلّٰا هُوَ آنکه زیر و رو نکند دل‌ها را جز او، آنکه دگرگون نکند دل‌ها را جز او ۴۷۵ تقویت قلب، انقلاب درونی، رفع افسردگی
۸۹۸. مَنْ لاٰ یُدَبِّرُ الْاَمْرَ اِلّٰا هُوَ آنکه تدبیر کارها نکند جز او،‌ آنکه نمی‌کند کار را جز او ۶۵۳ تدبیر و مدیریت خاصّه، تدبیر در امور
۸۹۹. مَنْ لاٰ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ اِلّٰا هُوَ آنکه نباراند باران را جز او، آنکه نمی‌فرستد باران را جز او ۱۸۰۲ طلب باران و نزول رحمت عامّه
۹۰۰. مَنْ لاٰ یَبْسُطُ الرِّزْقَ اِلّٰا هُوَ آنکه وسعت ندهد روزی را جز او، آنکه نمی‌گستراند روزی را جز او ۵۸۳ گشایش رزق خود و خانواده
۹۰۱. مَنْ لاٰ یُحْیِی الْمَوْتیٰ اِلّٰا هُوَ آنکه زنده نکند مرده‌ها را جز او، آنکه زنده نمی‌کند مرده را جز او ۶۸۹ حیات مادّی و معنوی
۹۰۲. مُعیٖنَ الضُّعَفٰاءِ کمک ناتوان‌ها، یاور ضعیفان ۱۱۵۲ قوّت قلب افراد ندار، دفع مذلّت و خواری
۹۰۳. صٰاحِبَ الْغُرَبٰاءِ یاور غریبان، همنشین غریبان ۱۳۳۵ امداد روحی برای افراد غریب و تنها، رفع بی کسی، ازدیاد رفیق
۹۰۴. نٰاصِرَ الْاُولِیٰاءِ یار دوستان، یاری دهندهٔ دوستان ۴۲۰ کمک از دوستان
۹۰۵. قٰاهِرَ الْاَعْداٰءِ چیره بر دشمنان، غلبه کنندهٔ بر دشمنان ۴۱۳ غلبه بر دشمن
۹۰۶. رٰافِعَ السَّمٰاءِ فرازنده آسمان‌ها ۴۸۳ ترقّی در سلوک
۹۰۷. اَنیٖسَ الْاَصْفِیٰاءِ انیس برگزیدگان، همدم برگزیدگان ۳۳۴ همنشینی با افراد شایسته
۹۰۸. حَبیٖبَ الْاَتْقِیٰاءِ دوست پرهیزکاران ۵۶۵ حبّ تقوی
۹۰۹. کَنْزَ الْفُقَرٰاءِ گنج فقیران، گنج تهیدستان ۴۸۹ ازدیاد رزق مستمندان
۹۱۰. اِلٰهَ الْاَغْنِیٰاءِ معبود توانگران ۱۱۲۹ ثروت خاصّ
۹۱۱. اَکْرَمَ الْکُرَمٰاءِ کریم‌تر کریمان، کریم‌ترین بخشندگان ۵۵۳ در پوشش الطاف کریمانه حق قرار گرفتن
۹۱۲. کٰافِیاً مِنْ کُلِّ شَیءٍ کافی بر هر چیز، بسنده از هر چیزی ۵۶۲ کفایت امور
۹۱۳. قٰائِماً عَلیٰ کُلِّ شَیءٍ پاینده بر هر چیز ۶۱۳ استواری در زندگی
۹۱۴. مَنْ لاٰ یُشْبِهُهُ شَیءٌ آنکه مانند چیزی نیست، آنکه همانند نیست او را چیزی ۷۵۳ توحید صفاتی
۹۱۵. مَنْ لاٰ یَزیٖدُ فیٖ مُلْکِهٖ شَیءٌ آنکه نیفزاید در ملکش چیزی، آنکه زیاد نمی‌شود فرمانروایی اش چیزی ۶۴۷ علم به غیب
۹۱۶. مَنْ لاٰ یَخْفیٰ عَلَیْهِ شَیءٌ آنکه پوشیده نیست بر او چیزی،‌ آنکه مخفی نماند بر او چیزی ۱۲۴۶ علم به اسرار، علم ضمیر
۹۱۷. مَنْ لاٰ یَنْقُصُ مِنْ خَزٰائِنِهٖ شَیْءٌ آنکه کم نشود از خزینه‌هایش چیزی، آنکه نمی‌کاهد از گنجهایش چیزی ۱۴۳۵ برکت در مال
۹۱۸. مَنْ لَیْسَ کَمِثْلِهٖ شَیْءٌ آنکه نیست به مانندش چیزی، آنکه نیست همانندش چیزی ۱۰۹۵ توحید صفاتی
۹۱۹. مَنْ لاٰ یَعْزُبُ عَنْ عِلْمِهٖ شَیْءٌ آنکه به در نرود از محیط دانشش چیزی، آنکه به دور نیست از دانشش چیزی ۷۸۵ علم به غیب
۹۲۰. مَنْ هُوَ خَبیٖرُ بِکُلِّ شَیْءٍ آنکه او آگاه است بر هر چیزی، آنکه اوست آگاه به همه چیز ۱۲۷۵ علم به معادن، علم به خواص مواد
۹۲۱. مَنْ وَسِعَتْ رَحْمَتُهُ کُلَّ شَیْءٍ آنکه فرا گیرد رحمتش بر هر چیزی ۱۶۳۹ سلامتی و عافیت عامّه
۹۲۲. مُکْرِمُ گرامی‌دار،‌ بخشنده، گرامی دارنده ۳۰۰ احترام و عزّت بین خلق
۹۲۳. مُطْعِمُ اطعام کن، اطعام کننده، سیر کننده ۱۵۹ برکت در تقدیر
۹۲۴. مُنْعِمُ نعمت بخش،‌ نعمت دهنده ۲۰۰ ازدیاد نعمت
۹۲۵. مُعْطیٖ دهنده، عطا بخش ۱۲۹ رفع احتیاج، بی نیازی از خلق
۹۲۶. مُغْنیٖ بی‌نیاز کن، توانگر کننده، بی‌نیاز کننده ۱۱۰۰ توانگری، کفایت معاش، بی نیاز از خلق
۹۲۷. مُقْنیٖ ذخیره گذار، خشنود کننده، هموار کننده ۲۰۰ دست یابی و سهولت به آن چه هست، ترغیب به افعال ممدوح
۹۲۸. مُفْنیٖ فنا کننده، نابود کننده، نیست کننده ۱۸۰ دفع رذایل، رسیدن به فنا
۹۲۹. مُحْییٖ زنده کن، زنده کننده ۶۸ زنده شدن دل به معرفت، ایمنی از آفات
۹۳۰. مُرْضیٖ بیمار کن، بیمار کننده، خشنود کننده ۱۰۵۰ شفای مریض
۹۳۱. مُنْجیٖ نجات بخش، رهایی دهنده ۱۰۳ رهایی از زندان و اسارت
۹۳۲. اَوَّلَ کُلِّ شَیءٍ وَ اٰخِرَهُ اول هر چیز و آخرش، آغاز هر چیزی و انجام آن ۱۲۰۹ طی طریق با عافیت، شروع اختتام به صواب
۹۳۳. اِلٰهَ کُلِّ شَیءٍ وَ مَلیٖکَهُ معبود هر چیزی و دارنده‌اش، معبود هر چیزی و خداوند آن ۵۰۷ رهبری عامّه، تملیک موجودی
۹۳۴. رَبَّ کُلِّ شَیءٍ وَ صٰانِعَهُ پرورندهٔ هر چیز و سازندهٔ آن ۷۸۴ مدیریت در ساخت
۹۳۵. بٰارِیءَ کُلِّ شَیءٍ وَ خٰالِقَهُ برآرندهٔ هر چیز و آفریننده‌اش پدید آورندهٔ هر چیزی و آفریننده آن ۱۳۰۶ ایجاد و ابداع
۹۳۶. قٰابِضَ کُلِّ شَیءٍ وَ بٰاسِطَهُ گیرنده هر چیز و گشاینده‌اش ۱۳۴۶ قبض و بسط روحی
۹۳۷. مُبْدِیءَ کُلِّ شَیءٍ وَ مُعیٖدَهُ آغاز کنندهٔ هر چیز و بازگرداننده‌اش ۵۴۲ شروع کار و اتمام آن به صواب
۹۳۸. مُنْشِیءَ کُلِّ شَیءٍ وَ مُقَدِّرَهُ پایدار کنندهٔ هر چیز و اندازه گیرش ایجاد کنندهٔ هر چیزی و اندازه دهندهٔ آن ۱۱۰۶ ساختمان و کارخانه به حدّ خاص
۹۳۹. مُکَوِّنَ کُلِّ شَیءٍ وَ مُحَوِّلَهُ بود کنندهٔ هر چیز و تبدیل کنندهٔ آن (جنباننده‌اش) هستی بخش هر چیزی و گردانندهٔ آن ۵۷۱ انقلاب درونی
۹۴۰. مُحْیِیَ کُلِّ شَیءٍ وَ مُمیٖتَهُ زنده کنندهٔ هر چیزی و میرانندهٔ آن ۹۲۹ بقاء و فنا، بهره مندی از فصول
۹۴۱. خٰالِقَ کُلِّ شَیْءٍ وَ وٰارِثَهُ آفریننده هر چیز و وارث آن، آفریننده هر چیزی و ارث برندهٔ آن ۱۸۰۹ بقای اولاد، طلب فرزند
۹۴۲. خَیْرَ ذٰاکِرٍ وَ مَذْکُورٍ بهترین یادآور یاد شده، بهترین یاد کننده و یاد شونده ۲۷۰۳ اتّصال بین ذاکر و مذکور
۹۴۳. خَیْرَ شٰاکِرٍ وَ مَشْکُورٍ بهترین سپاسگزار و سپاس شده، بهترین سپاسگزار و سپاسگزاری شده ۱۹۰۳ توجّه سپاسگزار به خداوند، ازدیاد نعمت
۹۴۴. خَیْرَ حٰامِدٍ وَ مَحْمُودٍ بهترین ستاینده و ستوده شده ۹۶۷ ستایش حق
۹۴۵. خَیْرَ شٰاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ بهترین گواه گواهی شده ۱۴۸۱ مراقبه اعمال
۹۴۶. خَیْرَ دٰاعٍ وَ مَدْعُوٍّ بهترین خواهان و خوانده شده، بهترین دعوت کننده و دعوت شده ۱۰۱۱ اصرار در دعا، خلوص در ادعیه، دعوی‌های به جا
۹۴۷. خَیْرَ مُجیٖبٍ وَ مُجٰابٍ بهترین اجابت کننده و اجابت شده، بهترین اجابت کننده و اجابت شده ۹۱۷ اجابت دعا
۹۴۸. خَیْرَ مُونِسٍ وَ اَنیٖسٍ بهترین مونس و انیس، بهترین همدم و دلارام ۱۰۹۳ انس به حق
۹۴۹. خَیْر صٰاحِبٍ وَ جَلیٖسٍ صاحب مصاحب و همنشین،‌ بهترین رفیق و همنشین ۱۰۲۰ همنشین ممتاز
۹۵۰. خَیْرَ مَقْصُودٍ وَ مَطْلُوبٍ بهترین مقصود و مطلوب، بهترین خواسته شده و جسته شده ۱۱۴۳ رسیدن به مقصود و حاجت، قبولی دعوات
۹۵۱. خَیْرَ حَبیٖبٍ وَ مَحْبُوبٍ بهترین دوست و محبوب، بهترین دوست و دوست داشته شده ۸۹۶ ازدیاد محبّت
۹۵۲. مَنْ هُوَ لِمَنْ دَعٰاهُ مُجیٖبٌ آنکه برای خوانندهٔ خویش اجابت کند (دعا کننده خود) آنکه برای کسی که او را می‌خواند اجابت کننده است ۳۵۶ اجابت دعا، پذیرش درخواست
۹۵۳. مَنْ هُوَ لِمَنْ اَطٰاعَهُ حَبیٖبٌ آنکه برای فرمانبردارش دوست است، آنکه اوست بدانکه پیروی کند او را دوست ۳۲۹ شیرین شدن طاعات
۹۵۴. مَنْ هُوَ اِلیٰ مَنْ اَحَبَّهُ قَریٖبٌ آنکه به دوستدار خود نزدیک است ، آنکه او برای هر دوستش دارد نزدیک است ۵۶۰ قرب دوست
۹۵۵. مَنْ هُوَ بِمَنِ اسْتَحْفَظَهُ رَقیٖبٌ آنکه به نگهبانی خواه خود نگهبان است، آنکه برای هر که نگهدارش خواند دیده بان است ۱۹۵۹ مراقبه و پایداری
۹۵۶. مَنْ هُوَ بِمَنْ رَجٰاهُ کَریٖمٌ آنکه به امیدوار خویش کریم است، آنکه اوست بدانکه امیدوار باشد به او بخشنده ۶۷۲ کرامت خاصّه
۹۵۷. مَنْ هُوَ بِمَنْ عَصٰاهُ حَلیٖمٌ آنکه نسبت به نافرمان خود بردبار است، آنکه اوست بدانکه نافرمانی کند او را بردبار ۴۴۷ بردباری در برابر افراد زیر دست نافرمان
۹۵۸. مَنْ هُوَ فیٖ عَظَمَتِهٖ رَحیٖمٌ آنکه در عین عظمتش مهربان است (در بزرگواری خود) آنکه اوست در بزرگی‌اش مهربان ۱۸۶۴ مهربانی و لطف به زیردستان
۹۵۹. مَنْ هُوَ فیٖ حِکْمَتِهٖ عَظیٖمٌ آنکه در حکمت خود بزرگ است ۱۸۸۴ تنظیم و ترتیب کارهای بزرگ بر وفق مراد
۹۶۰. مَنْ هُوَ فیٖ اَحْسٰانِهٖ قَدیٖمٌ آنکه در احسان خود دیرین است، آنکه اوست در نیکویی کردنش دیرینه ۴۷۰ نیکی دائمی
۹۶۱. مَنْ هُوَ بِمَنْ اَرٖادَهُ عَلیٖمٌ آنکه به خواستار (هر که او را خواهد) خویش داناست، آنکه اوست بدانکه اراده کند او را دانا ۵۵۴ دفع جهل مرکّب
۹۶۲. مُسَبِّبُ سبب ساز، چاره ساز، فراهم آورنده ۱۰۴ آماده شدن اسباب ظاهری
۹۶۳. مُرَغِّبُ تشویق کن (شوق آور) راغب کننده، خواهان کننده ۱۲۴۲ تمایل به عبادات و طاعات
۹۶۴. مُقَلِّبُ زیر و رو کننده (گرداننده)، گردش دهنده دگرگون کننده ۱۷۲ تغییر و تحوّل قلب از ادبار به اقبال
۹۶۵. مُعَقِّبُ پی جو (پیگیر)، تأخیر انداز، پوینده ۲۱۲ سیر در پایان عسرها
۹۶۶. مُرَتِّبُ ترتیب دهنده، درست کننده ۶۴۲ تنظیم امور
۹۶۷. مُخَوِّفُ ترساننده، بیم دهنده ۷۲۶ تعدیل خوف
۹۶۸. مُحَذِّرُ بیم دهنده (برحذر دار)، آگاه کننده، برحذر کننده ۹۴۸ توجّه در دفع منکرات و وسواس نفس، آگاهی نفس
۹۶۹. مُذَکِّرُ یاد کننده، یادآوری کننده، به یاد آورنده ۹۶۰ مراقبه نفس
۹۷۰. مُسَخِّرُ تسخیر کننده، بگمار گمارنده ۹۰۰ تسخیر مقاصد، به تسلّط در آوردن قلوب، رسیدن به مقصود
۹۷۱. مُغَیِّرُ دگرگون ساز، تغییر دهنده ۱۲۵۰ تحوّل و تبدیل خانه و ماشین
۹۷۲. مَنْ عِلْمُهُ سٰابِقٌ آنکه دانش او پیشین است ۳۸۹ محفوظات علمی
۹۷۳. مَنْ وَعْدُهُ صٰادِقٌ آنکه وعده او راست است ۳۷۰ صداقت در وعده
۹۷۴. مَنْ لُطْفُهُ ظٰاهِرٌ آنکه لطف او آشکار است ۱۳۲۰ مظهریّت لطیف
۹۷۵. مَنْ اَمْرُهُ غٰالِبٌ آنکه دستور او چیره است، آنکه فرمانش چیره است ۱۳۶۹ دستورات نافذ
۹۷۶. مَنْ کِتٰابُهُ مُحْکَمٌ آنکه قرآنش محکم است، آنکه کتابش محکم است ۶۲۶ قرب به قرآن
۹۷۷. مَنْ قَضٰائُهُ کٰائِنٌ آنکه قضای او محقق و حتمی است، آنکه داوری‌اش شدنی است ۱۰۶۹ تن دادن به قضا و قدر
۹۷۸. مَنْ قُرْاٰنُهُ مَجیٖدٌ آنکه قرآنش بزرگوار است ۵۰۳ تفهیم قرآن
۹۷۹. مَنْ مُلْکُهُ قَدیٖمٌ آنکه ملک او دیرین است، آنکه فرمانروایی‌اش دیرینه است ۳۳۹ بقای ملک و زمین و کارخانه
۹۸۰. مَنْ فَضْلُهُ عَمیٖمٌ آنکه فضلش همگانی است، آنکه افزون بخشیش محکم است ۱۱۶۵ افزایش تفضّل عامّه
۹۸۱. مَنْ عَرْشُهُ عَظیٖمٌ آنکه عرش او بزرگ است، آنکه عرشش بسیار بزرگ است ۱۶۸۵ بلند شدن مقام معنوی
۹۸۲. مَنْ لاٰ یَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ آنکه سرگرم نکند او را شنیدنی از شنیدنی (ای که بازش ندارد شنیدنی از شنیدنی) ۱۹۲۶ مراقبه گوش
۹۸۳. مَنْ لاٰ یَمْنَعُهُ فِعْلٌ عَنْ فِعْلٍ آنکه مانع نشود او را کاری از کار دیگر ۷۷۷ توحید افعالی، مانع نشدن کارها در اعمال
۹۸۴. مَنْ لاٰ یُلْهیٖهِ قَوْلٌ عَنْ قَوْلٍ آنکه مشغولش نکند گفتاری از گفتار دیگر، آنکه سرگرمش نکند سخنی از سخن دیگر ۵۷۳ مراقبهٔ زبان، فراغت از غیر در مجالس عمومی
۹۸۵. مَنْ لاٰ یُغَلِّطُهُ سُؤٰالٌ عَنْ سُؤالٍ آنکه به اشتباه نیاندازد او را پرسشی از پرسش دیگر، آنکه به غلط نکشد او را سؤالی از سؤال دیگر ۱۴۸۹ تعلیم و تعلّم
۹۸۶. مَنْ لاٰ یَحْجَبُهُ شَیءً عَنْ شَیْءٍ آنکه حجاب نشود او را چیزی از چیز دیگر، آنکه پرده‌اش نباشد او را چیزی از چیز دیگر ۸۸۹ دفع حُجُب
۹۸۷. مَنْ لاٰ یُبْرِمُهُ اِلْحٰاحُ الْمُلِحّیٖنَ آنکه به ستوهش نیاورد پافشاری و اصرار ورزان، آنکه به تنگش نیاورد او را اصرار مبرمان (پافشاری کنندگان) ۵۹۵ تسلّط بر خواهش زن و اولاد زیردست
۹۸۸. مَنْ هُوَ غٰایَةُ مُرٰادِ الْمُریٖدیٖنَ آنکه او نهایت خواستهٔ خواستاران است، آنکه او آرمان نهایی جویندگان است، آنکه اوست هدف نهایی اراده کنندگان ۱۷۰۷ یافتن استاد حاذق
۹۸۹. مَنْ هُوَ مُنْتَهیٰ هِمَمِ الْعٰارِفیٖنَ آنکه او حدّ نهایی همّتهای عارفان است، آنکه او نهایت همّت عارفان است ۱۱۳۳ عرفان و معرفت
۹۹۰. مَنْ هُوَ مُنْتَهیٰ طَلَبَ الطّٰالِبیٖنَ آنکه او منتهای طلب طالبان است، آنکه او نهایت جستجوی حق جویان است، آنکه او نهایت خواسته جویندگان است ۷۸۰ غایت جویندگان
۹۹۱. مَنْ لاٰ یَخْفیٰ عَلَیْهِ ذَرَّةٌ فِی الْعٰالَمیٖنَ آنکه نهان نباشد بر او ذره‌ای در تمام جهانیان،‌ آنکه پوشیده نماند بر او ذرّه‌ای در تمام جهانیان ۲۱۶۳ آگاهی به خواص اشیاء
۹۹۲. حَلیٖماً لاٰ یَعْجَلُ بردبار بی شتاب، بردباری که شتاب نکند ۲۳۳ ازدیاد تأنّی و ترک عجله
۹۹۳. جَوٰاداً لاٰ یَبْخَلُ بخشنده غیر بخیل، بخشنده بی حساب، بخشنده‌ای که بخل نورزد ۶۸۸ سخاوت خاصّه
۹۹۴. صٰادِقاً لاٰ یُخْلِفُ راستگویی که خلاف وعده نکند، راستگوی بی تخلّف، راستگویی که خلاف نکند ۹۴۷ صدق بدون عوارض
۹۹۵. وَهّٰاباً لاٰ یَمَلُّ بخشندهٔ خستگی ناپذیر، کن یا کننده خستگی ناپذیر، بخشنده‌ای که ملول نشود ۱۲۶ بخشش مستمر
۹۹۶. قٰاهِراً لاٰ یُغْلَبُ چیرهٔ بدون شکست، فرازندهٔ شکست ناپذیر، غلبه کننده‌ای که مغلوب نگردد ۱۳۸۰ شکست دادن دشمن
۹۹۷. عَظیٖماً لاٰ یُوصَفُ بزرگی که در وصف نگنجد، بزرگواری که وصف نمی‌شود ۱۲۳۸ توحید صفاتی
۹۹۸. عَدْلاً لاٰ یَحیٖفُ دادگری که ستم نکند، دادگر بی انحراف ۲۴۴ عدالت بدون غوامض، تعدیل و مساوات
۹۹۹. غَنِیّاً لاٰ یَفْتَقِرُ بی‌نیازی که تهیدست نگردد ۱۸۸۲ ابقا و برکت مال و دفع تنگدستی
۱۰۰۰. کَبیٖراً لاٰ یَصْغَرُ بزرگی که کوچک نگردد ۱۵۶۴ عدم تنزّل در مقام، رفع نزول و رکود
۱۰۰۱. حٰافِظاً لاٰ یَغْفُلُ نگهداری که غفلت نورزد، نگهبان بی غفلت، نگهدارنده‌ای که غافل نشود ۲۱۴۱ مراقبه اعضاء و جوارح

 


لیست شماره (1)

لیست شماره (2)

لیست شماره (3)

زمان مطالعه : 1 دقیقه
تعداد بازدید : 39نویسنده : دسته بندی : اذکار
دیدگاه کاربران
  • * * * $3,222 deposit available! Confirm your transaction here: https://google.com * * * hs=f6a01ecdf245c9fc22954e27685be14d* ххх* 14 مهر 1404 / 01:23

    qmdk7a

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

توسط
تومان